گاهی شک میکنم که نکنه من بیشفعال نیستم و تنها یه تنبل بیارادهم که با برچسب بیشفعالی داره تلاش میکنه کمکاریهاش رو ببخشه.
اما امروز یه نوشتاری پیدا کردم از پیش از زمانی که فهمیدم ADHD دارم. حتی نوشتن اون متن رو یادم نیست ولی نوشته بودم مغز من ده یا شاید میلیونها برابر مغز آدمای دیگه شلوغی داره. هرچیزی توجهش رو جلب میکنه و نمیتونه روی چیزی متمرکز بشه. تو خط بعدی برای توصیف این حالت نوشته بودم مغز من بیشفعاله. و در ادامه آورده بودم که روی همه چیز حساسم به شدت تاثیرپذیرم؛ و برای همین خیلی سریع افسرده و بیانگیزه میشم. نوشته بودم نمیتونم مدام پشت میزم بشینم؛ و چون سریع خسته میشم مدام بلند میشم و راه میرم.
یعنی من پیش از این که بدونم بیشفعالم به شکل کامل از شرایطم، احساساتم و مشکلاتم باخبر بودم، حتی برای توصیفش نام بیشفعالی رو بهش داده بودم اما نمیدونستم بیشفعالی دارم.
با خوندن اون نوشته مطمین شدم تشخیص ADHD دربارهم اشتباه نبوده و بهتره باز هم روی بخشیدن و دوستداشتن خودم کار کنم. ( با این که سخته! :) )
* یه نگرانی خیلی رایج برای بیشفعالها همینه که فکر میکنن شاید اصلا بیشفعال نیستن و تشخیص اشتباه بوده. درحقیقت خنگ و تنبل و بیعرضهن و... .
اگه بیشفعالید و این دست اندیشهها و نگرانی ها رو دارید. شما نه تنبلید نه بیعرضه. شما فقط توی یه میدون مبارزهی هر روزه با مغزتون، دوپامین و خودتون زندگی میکنید؛ برای همین انجام سادهترین کارها براتون سخته. 💜
- ۰ نظر
- ۱۶ مهر ۰۲ ، ۱۰:۳۵