زندگی به سبک بیش فعالی

نوشتارهای گاه و بی گاه یک بیش فعال

زندگی به سبک بیش فعالی

نوشتارهای گاه و بی گاه یک بیش فعال

ADHD یا اختلال بیش فعالی-نقص توجه یک موج فراگیر تازه نیست. بلکه تلاش برای آگاهی بخشی درباره ی این اختلال در چند سال اخیر باعث شد انسان های بسیاری که سال ها با این اختلال دست و پنجه نرم می کردند ناگهان حقیقت را درباره ی خود پیدا کنند.
.
.
و این جا پناهگاهی ست که ADHD، من و خدا در امنیت و آرامش کنار هم زندگی می کنیم.

طبقه بندی موضوعی

از همون روزهایی که صمیمیتمون داشت آغاز میشد این روزها رو دیدم و تلاش کردم وابستگی رو توی خودم بکشم.

من سال‌هاست از وابستگی می‌ترسم. ترسیدم از روزی که بخواد بره و وابستگی لعنتی من روزهام رو جهنم کنه.

حالا داره میره سی‌صد و نود و یک کیلومتر دورتر.

دمای هوای اون‌جا رو دیدم چند درجه‌ای گرم‌تره. براش یه ماگ مسافرتی و یه بارونی آبی خریدم. مثل خودش آبی. :)

عادت داره به چای خوردن، نخواستم تو روزای شلوغی که وقت سر خاروندن نداره بی چای داغ بمونه.

دو تا یادداشت با خودکار آبی کمرنگ نوشتم و گذاشتم روی بارونیش. میدونم آدم لباس خریدن نیست. میگه حوصله‌شو ندارم.

بعد به رسم همیشگی برای آروم کردن خودم رفتم توی کتاب‌فروشی. یک ساعت بین قفسه‌ها خیره شدم به کتاب‌هایی که نمی‌خواستم و آخر از قفسه‌های دیواری یه کتاب شعر از فاضل نظری برداشتم.

از الآن دلتنگم!

تو یکی از همین شبکه‌های اجتماعی یکی می‌گفت ترس ما از دور شدن اون آدم نیست از اینه که نکنه اون بدون من خوشحال باشه!

با خودم گفتم من به خوشحالیش خوشحالم. و یهو فکر کردم اگه بره و به دوری عادت کنه و دیگه مثل قبل نباشیم چی؟! و دیدم راسته! نکنه نبودنم رو دوست داشته باشه!

قرار بود این تابستون با هم بریم مشهد، همدان، شیراز، کوه، کافه... قرار بود اون سریال غمگینه رو با هم ببینیم؛  وقت نشد!

بزرگسالی لعنتی!

با خودم گفتم پیش از رفتن دم ماشین بهش میگم به سردی گاه و بی‌گاهم اهمیت نده. من در حقیقت حقیر و کوچک و احساساتی‌ام؛ و اگه گاهی سرد نباشم و افسار احساسم رو توی مشتم نگیرم از شدت و زیادیش می‌میرم!

 

اما گفته میره که بیاد! گفت من دووم نمیارم اون‌جا؛ برمی‌گردم! و خندید. گفت می‌ترسم از این که اون‌جا تنهایی قراره پیش کی غر بزنم؟! بعد دوباره خندید.

میدونم که بر میگرده؛ ان‌شاءالله!

اما خب غصه‌ست، گَردش میشینه رو دل!

سی‌صد و نود و یک کیلومتر اون‌ور‌تر شاید زیاد نباشه اما برای آدمی که میمونه خیلی دوره!

 

 

* خدایا آبی و رابطه‌ی بینمون رو، نزدیکی روح‌هامون به هم و سرنوشتمون رو به خودت می‌سپارم! ما رو برای هم نگه دار خدای آبی آسمون‌ها!

 

  • شادان .ب
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۸ مهر ۰۲ ، ۰۵:۱۵
  • شادان .ب

من فکر می‌کنم. خیلی فکر می‌کنم.

خدا میدونه یه پیام ساده رو چند بار ویرایش می‌کنم. چند بار چیزی رو نوشتم و نفرستادم این‌جا.

همه‌ش این ترسه هست که نکنه حرفم دلیل رخداد بدی بشه.

هر بار میرم حرف بزنم به خودم میگم: هیس! هیچی نگو اگه بد بشه چی؟!

و دقیقا همون یه ثانیه‌ای که حواسم نیست و دهنم باز میشه همه چی رو خراب می‌کنم. همه چی بد میشه.

بعد خودمو دعوا میکنم که: دیدی بد شد!

 

بعد دوباره بیشتر فکر می‌کنم. خیلی بیشتر فکر می‌کنم.

 

 

آخر یه روز سرم مث یا بادکنک پر باد میترکه!

  • شادان .ب

گاهی شک می‌کنم که نکنه من بیش‌فعال نیستم و تنها یه تنبل بی‌اراده‌م که با برچسب بیش‌فعالی داره تلاش میکنه کم‌کاری‌هاش رو ببخشه.

اما امروز یه نوشتاری پیدا کردم از پیش از زمانی که فهمیدم ADHD دارم. حتی نوشتن اون متن رو یادم نیست ولی نوشته بودم مغز من ده یا شاید میلیون‌ها برابر مغز آدمای دیگه شلوغی داره. هرچیزی توجهش رو جلب میکنه و نمیتونه روی چیزی متمرکز بشه. تو خط بعدی برای توصیف این حالت نوشته بودم مغز من بیش‌فعاله. و در ادامه آورده بودم که روی همه چیز حساسم به شدت تاثیرپذیرم؛ و برای همین خیلی سریع افسرده و بی‌انگیزه میشم. نوشته بودم نمیتونم مدام پشت میزم بشینم؛ و چون سریع خسته میشم مدام بلند میشم و راه میرم.

 

یعنی من پیش از این که بدونم بیش‌فعالم به شکل کامل از شرایطم، احساساتم و مشکلاتم باخبر بودم، حتی برای توصیفش نام بیش‌فعالی رو بهش داده بودم اما نمی‌دونستم بیش‌فعالی دارم.

با خوندن اون نوشته مطمین شدم تشخیص ADHD درباره‌م اشتباه نبوده و بهتره باز هم روی بخشیدن و دوست‌داشتن خودم کار کنم‌. ( با این که سخته! :) )

 

 

* یه نگرانی خیلی رایج برای بیش‌فعال‌ها همینه که فکر میکنن شاید اصلا بیش‌فعال نیستن  و تشخیص اشتباه بوده. درحقیقت خنگ و تنبل و بی‌عرضه‌ن و... .

اگه بیش‌فعالید و این دست اندیشه‌ها و نگرانی ها رو دارید. شما نه تنبلید نه بی‌عرضه. شما فقط توی یه میدون مبارزه‌ی هر روزه با مغزتون، دوپامین و خودتون زندگی می‌کنید؛ برای همین انجام ساده‌ترین کارها براتون سخته. 💜

  • شادان .ب

باید از مجازی فاصله بگیرم. حال روحم بدتر از اونه که بتونم به مجازی هم بپردازم. بعد از یه هفته افسردگی وحشتناک که روحم رو تکه تکه کرد به لطف گفت‌و‌گوهای هرشبم با حضرت پدر امام مهدی عج  دیشب تا الآن حالم بهتره و تونستم خودم رو تا حدودی از اون عمق ترسناک اندوه بکشم بیرون.

شاد و خرم گوشی رو دست گرفتم تا کمی توی تلگرام چرخ بزنم و سهم سرگرمی امروزم رو پر کنم و برم برای خواب که یکی از این طرفداران جنبش ززآ در نتیجه‌ی شستشوی مداوم اندیشه‌ش توسط خود همه چیزدان پندارها گند زد به تصور مثبت جدیدی که تلاش می‌کردم از آدم‌ها بسازم.

به یارو میگم اطلاعات اشتباه به مردم ندید فلان‌جا چنین اتفاقی نیافتاده و عکس مستند از همون محل فرستادم که: ببینید هیچ خبری نیست. یارو میگه چند سالته؟ میگم سن من چه ربطی به موضوع داره. میگه آخه راست میگن سن شعور نمیاره. 😂 می‌خوام بدونم واقعا چه ربطی داره؟! :| یعنی باورم نمیشه یارو ایرانی باشه، تو چنین مملکتی که مهد فرهنگ و داناییه بزرگ شده باشه، و انقدر بی‌منطق باشه! بعد تازه به خودش افتخار هم بکنه! :) هر بار که تو مجازی‌ام انقدر از دست این نادون‌ها حرص می‌خورم که آخر در حالی که تپش قلبم رو هزاره پرانول لازم میشم.

  • شادان .ب

" نقطه ی آغاز

 

سلام! :)

 

یه شب زمستونی (همین زمستون گذشته) زیر کرسی لم داده بودم و در افسرده ترین حالت خودم داشتم غمم رو با کلیپ های توی اینستاگرام خالی میکردم که یهو به یه ویدیو رسیدم با عنوان : وقتی ADHD و اختلال اضطراب با هم ترکیب میشن. یه کلیپ طنز بود که دردسرهای روزمره ی کسی رو نشون میداد که این دو تا اختلال رو با هم داشت و دیدم عه! این که خود خود خود منم!!!!

اومدم تو صفحه ی جستجوی گوشیم و نوشتم ADHD چیست؟

نتیجه ها رو که خوندم بلند گفتم برو بابا من که بیش فعالی ندارم!

و بعد از سه روز فهمیدم چرا؛ دارم! frown

( شاید همین الآن هم یکی داره این نوشته رو میخونه که بیش فعاله و با خودش میگه من که نیستم ولی خود خودشه! )

 

تا مدت ها کارم شده بود جستجو کردن درباره ی این اختلال ( متاسفانه محتوای فارسی زیادی درباره ی این اختلال وجود نداره. بهترین منبع ها برای مطالعه و یادگیری منبع های انگلیسی زبان هستند. ) و فهمیدم بیش فعالی خیلی خیلی خیلی گسترده تر از چیزیه که ما فکر میکنیم.

 

خواستم یه تعریف کوتاه شده از این اختلال داشته باشم اما برای ADHD یا همون بیش فعالی هیچ تعریف کوتاه مناسبی پیدا نمیشه. همه بهتون میگن که اختلال بیش فعالی نقص توجه اختلالیه که مبتلایان دچار بیش فعالی و نقص توجه هستن. indecision اما راستش خیلی گسترده تر و بیشتر از این حرف هاست. تا جایی که حتی گفته میشه کسانی که دچار بیش فعالی هستن تمام وجهه های شخصیتیشون تحت تاثیر این اختلال قرار میگیره و البته درست هم میگن.

 

بیش فعالی زیر مجموعه ای از اختلالت تنوع عصبیه که روی کارکرد، شکل و اعصاب مغز تاثیر میذاره. میتونید با یه جستجوی ساده تصاویر این تفاوت ها رو در ساختار مغزی رو ببینید.

 

ژنتیک نقش بسیار پررنگی توی مبتلا شدن بهش داره و شامل سه دسته میشه:

1- نوع بی توجه

2- نوع بیش فعال تکانشی

3- و در آخر ترکیبی

یعنی همه ی کسانی که بیش فعالی دارن آدم هایی نیستن که تکانش گری بالایی داشته باشن و شما با نگاه کردن بهشون متوجه بیش فعال بودنشون بشید. بیش فعالی میتونه مانند دسته ی اول ظاهر خیلی آرومی داشته باشه و تمام اون شلوغی ها توی ذهن رخ بده.

یا این که مانند دسته ی سوم یعنی ترکیبی ( که خودم هم دچارشم) گاهی آروم و گاهی تکانش گر باشه.

 

و جالب اینه که بدونید اختلال بیش فعالی استعداد بالایی در پنهان کردن خودش داره تا جایی که بسیاری از مردم در بزرگسالی پی به بیش فعال بودن خودشون میبرن.

 

توضیح ها و تعریف ها و علایم این اختلال بسیار زیاده که نوشتن همه ی اون ها این جا برای یه بیش فعال کمال گرا کار خیلی سختیه! laugh

و قراره اون توضیح ها و تعریف ها رو تو نوشته های بعدی و کم کم بهش برسیم.

 

 

 

 

  • شادان .ب